♥روز های آخر 16 ماهگی♥
سلام پسر عزیزم
تا چند روز دیگه دومین تابستونی که کنارم بودی و من از وجودت لذت بردم
تموم میشه کم کم داره بوی پاییز و مدرسه میاد
ایشالله چند سال دیگه این موقع درگیر مدرسه رفتن تو گل پسرم هستم
حالا برات بگم از این روز های ١٦ ماهگیت که گذشت
خیلی شیطون بلا شدی مامانی
٤ تا دندون آسیابی خوشگل از دهنت جوونه زد
که اللهی بمیرم حسابی اذیت شدی وبهـــــــونه گرفتی
مامانی رو هم یک کم بگی نگی پوستشو کندی
ولی خدا رو شکر به خیر گذشت
حالا ١٢ تا مروارید داری عسل مامان
یه عادت بد هم پیدا کردی که حسابی ددری شدی و
اگر به خواستت نرسی سرتو میکوبونی این طرف و اون طرف
حالا هر جا رو که رسید زمین و دیوار و در و.........
به شدت هم عاشق کرم مرطوب کنندت هستی و همه جا دستت
اینا هم چند تا عکس روز های آخر شهریور:
اینجا داری صدای گربه میدی : مـیــــــــــووووواااااا
این هم عشـــــــــقم در حال لا لا
خواب های خوب ببینی عزیـــــــــــــــــــزم