28 ماهه شدن پسرشیرین زبونم ورویش مرواریدهای 17و18
سلام پسر کوچولوی نازنین مامان
28 ماهگیت مبارک عزیزم هر روز شیرینتر از روز و ماه قبل میشی
اینقدر کارهات وحرفات با مزه شدن نمیدونم از چیا برات بنویسم به شدت وابسته
به خونه شدی هر وقت جایی میریم اینقدر بهانه ی اوونه (خونه) رو میگری
که باید زود برگردیم اولین کارتم اینه که بری تو اتاقت سراغ ماشینات
از جاشون برداری بچینی پایین کنار هم بعد هم نوبت کتابا و بقیه ی به قول
خودت بازیات هست هر وقت هم بخواهیم بیرون بریم یا بخوابی
تا همه چیو سرجاش نذاری و اتاقت رو مرتب نکنی از اییتاقتبیرون نمیری
وقت خوابت هم حتما باید برات کتابات رو بخونم بعد هم باید کامل بری
زیر پتو اگه یه کوچولو از دستت یا پات بیرون باشه پشت سر هم میگی
مامان پتووو بعد هم میگی ب شخ (شب بخیر)
تو این ماه طبق توصیه دکترت عادتت دادم به خوردن شیر قبل خواب ظهر و
شبت 1 لیوان شیر میخوری به بیسکوییت هم میگی بوبو سیپ
از جمعه 21 مرداد هم پروژه سخت پوشک گیری رو شروع کردم
از ساعت 10 صبح جمعه برات پوشک نبستم هر وقت این کار نفس گیر تموم
شد خبراش رو برات مینویسم
چند روز بود غذا که میخوردی دست میذاشتی رو لپت و میگفتی
مامانی دندووون ددرد منم حسابی ناراحت از این که دندونت ممکن پوسیده
شده داشتم سراغ دندون پزشک کودک میگرفتم تا این که 1 ساعت پیش
داشتم غلغلکت میدادم ومیخندیدی یهو دیدم 2تا دندون ناز تو دهنت
سفید سفید میزنه دندونهای آسیاب کوچک دوم
عزیز مامان مرواریدهای 17و18 مبارکت باشه
اینجا هم شده پمپ بنزینت یه کارت برداشتی ماشیناتو بنزین میزنی
اینا هم عکسهای تولد آیدین
این هم آراد جیگر